به گزارش سلام لردگان به نقل از خبرنگار بينالملل خبرگزاري فارس، نشست «اساتيد دانشگاهها و بيداري اسلامي» با حضور 600 انديشمند داخلي و خارجي روز دوشنبه در سالن همايشهاي بينالمللي صدا و سيما آغاز به کار کرد. اين پنجمين دور از نشستهاي جهاني با موضوع «بيداري اسلامي» است که در ايران برگزار ميشود.
دکتر «زينت شوکت علي» مدير کل بنياد حکمت هند، از جمله شرکتکنندگان در نشست تهران است. وي استاد رشته مطالعات اسلامي دانشگاه «خاويرز» بمبئي و از اعضاي شوراي مرکزي موسوم به «واکف» است که توسط دولت هند راهاندازي شده است. خانم شوکت همچنين عضو شوراي مشاورين انجمن آسياي غربي و شمال آفريقاي مستقر در اردن است. خبرنگار خبرگزاري فارس مصاحبهاي را با موضوع تحولات خاورميانه با وي داشته که در ذيل ميآيد:
فارس) نظر شما در مورد اجلاس تهران چيست؟ اهداف و ماموريتهاي اين نشست و کنفرانسهاي مشابه، چيست؟
بدون شک ايران تاريخ عظيمي دارد حالا هم به دنبال تعريف و خلق نقطه تحولي در تاريخ است. به عقيده من اين 5 کنفرانس بايد در کنار هم قرار گيرد، مستندسازي و طبقهبندي شود و همچنين شما بايد يک انديشکده تاسيس کنيد. البته اين تازه ابتداي راه است. بيداري اسلامي گسترده است. اين ميتواند يک بيداري علمي، يک بيداري ادبي، يک بيداري مذهبي، يک بيداري اقتصادي، اجتماعي، سياسي و يا هر چيز ديگري باشد، اما مهمترين نکته بيداري ذهنها است که ايران اين را ترويج و تشويق ميکند. فکر ميکنم اين پايه و اساس اسلام باشد بنابراين بايد به اين اقدام تبريک گفت.
فارس) فکر ميکنيد جهان اسلام و انقلابهاي منطقه با چه چالشهايي روبرو است؟
در اين مسير دامهاي زيادي وجود دارد که اين دامها هويدا و مشهود نيستند. نظير آنکه شما زماني که بخواهيد در جنگل شکار کنيد شروع به تله گذاري ميکنيد. بنابراين بايد بسيار محتاط بود. به همين دليل هم ميگويم «بيداري انديشه»، هماني که آقاي احمدينژاد رئيس جمهور شما به آن گفت «شفقت» و من به آن «انديشه» ميگويم.

دکتر «زينت شوکت علي» در حاشيه نشست تهران
ميدانيد چه اتفاقي ممکن است بيفتد؟ بگذاريد مثالي بزنم. «جوليان آسانژ» (موسس سايت ويکي ليکس) خيلي جلو رفت، خيلي سريع هم اين کار را کرد و البته کار درستي هم انجام ميداد. او اطلاعات و حقايق زيادي را افشا کرد که افرادي را ناراحت کرد و قدرتهاي جهاني را بسيار معذب کرد. به همين دليل هم آنها وي را در موضوعي ديگر گرفتار کردند و گفتند او روابط جنسي داشته است. روابطي که آزادي زيادي در غرب براي آن وجود دارد، اما به هر حال آنها اين موضوع را مطرح کردند. فکر ميکنم که اين موضوع اصلي و واقعي نيست. اما آنها موفق شدند صداي وي را محدود کنند.
حالا آقاي مرسي (رئيس جمهور مصر) را در نظر بگيريد. مرسي ذکاوتي فراتر از انتظارات از خود نشان داد. او در جنگ اخير غزه با اسرائيليها ارتباط برقرار کرد و حالا ميبينيم که صلح را برقرار کرده و سازمان ملل هم فلسطين را به رسميت شناخته. در پشت همه اينها مرسي حضور داشت. اما حالا امروز با وي چه کردند؟ ديديد که آقاي مرسي تنها يک اشتباه کرد و تغييري در قانون اساسي ايجاد کرد که هرگز نبايد آن را انجام ميداد.
فارس) يعني به عقيده شما تظاهراتهايي که امروز در مصر شکل گرفته به تحريک هژمون و قدرت غرب شکل گرفته؟
قطعا همين طور است. آنها ميخواهند وي را شکست دهند چرا که شما ديديد زماني که يک فرد باهوش در يک کشور مسلمان پا به ميدان گذاشت چه اتفاقي افتاد. اين يک تهديد است. خب شما چه طور به اين تهديد رسيديد؟ اين تهديدي است که آمريکا و اسرائيل با هم ايجاد کردند. چرا که سازمان ملل عليه آنها راي داد. اين راي تنها از سوي من به عنوان يک مسلمان يا شما به عنوان يک مسلمان نبود، بلکه بيش از صد عضو سازمان ملل اين راي را دادند و اين آنها را ناراحت کرد. منظورم اين است، در مسيري که منطقه در آن حرکت ميکند دامها و چالشهاي زيادي وجود دارد. بنابراين زماني که شما مي خواهيد در اين مسير کاري انجام دهيد بايد بسيار بسيار دقت کنيد و بايد خيلي به آن فکر کرده باشيد.
در اين صورت هيچ چيز به شما ضربه نميزند، چرا که جامعه جهاني به شما پاسخ ميدهد؛ همانطور که پيش از اين هم پاسخ داده است، چرا که وضعيت جهان در حال تغيير است، امير قطر به غزه سفر ميکند و مقامات مصري هم همين طور. بنابر اين ميبينيد که جهان عرب ديگر نميخواهد بيتفاوت باشد. ميدانيد مشخص است که يک درک مشترک به وجود آمده که همين هم آنها را کنار هم قرار ميدهد. اينکه از حالا به بعد چه بايد کرد خود يک چالش است.
فارس) آمريکا و متحدانش در پيروزي انقلابهاي منطقه نقشي نداشتند و حتي تا آخرين لحظه از ديکتاتورهاي اين کشورها حمايت کردند. اما پس از پيروزي انقلاب، آنها تلاش کردند تا مسير انقلابها را منحرف کرده و از آنها در جهت منافع خود بهرهبرداري کنند. نظر شما در اين مورد چيست؟
تحليل من کاملا متفاوت است. البته من هم مانند شما فکر ميکردم، اما اين طرز فکر با گذشت زمان تغيير کرد. حقيقت اين است که آنها (آمريکا و غرب) تا مراحلي در پشت تحولات قرار داشتند. اما آنها از اين نقش چه چيزي به دست ميآوردند؟ آنها ميخواستند اين حرکات را به شکست بکشانند. آنها ابتدا از سودان آغاز کردند و اکنون بهترين بخش سودان که منطقه نفت خيز آن است، در اختيار مسلمانان نيست چرا که در اراضي مورد مناقشه قرار گرفته است. آنها ميخواستند در ليبي هم همين کار را تکرار کرده و «بنغازي» را از اين کشور جدا کنند. بنابراين فکر ميکنم آنها تا مرحلهاي از جنبش در جريان آن بودند، آن هم به اين دليل که ميخواستند آن را به شکست بکشانند. و همين چالش پيش روي شماست. براي شما اينکه به خاطر داشته باشيد چه کسي صدام حسين را روي کار آورد و چه کسي او را از قدرت ساقط کرد. چه کسي قذافي را روي کار آورد و چه کسي او را ساقط کرد. آنها نتوانستند مرسي را کنترل کنند. و اين نقطه تفاوت مصر است چرا که اسرائيل در نزديکي آن قرار دارد و به حمايت مصر نيازمند است.
فارس) حدود يک ماه قبل اسرائيليها با هدف از بين بردن مقاومت فلسطين به غزه حمله کردند، اما در اين کار شکست خوردند. يک هفته پس از آن، مجمع عمومي سازمان ملل هم عليه اسرائيل و به نفع فلسطينيها رأي داد. فکر ميکنيد اينها نشانهاي بر روند هرچه تنهاتر شدن اسرائيل است؟
قطعا اسرائيل در حال هر چه تنهاتر شدن است. فکر ميکنم آنچه که بايد اکنون در برخورد با اسرائيل انجام دهيم اين است که بايد به سازمان ملل بازگرديم و به موافقتنامه «بالفور» (معاهدهاي که در سال 1917 اعلام شد، از همانجا تشکيل اسرائيل کليد خورد)نگاهي بيندازيم. اينکه اين موافقتنامه بر اساس چه مبنايي بوده است. اين يک سؤال است که مبناي موافقتنامه بالفور چه بوده است؟ اينکه اين اراضي بر چه اساسي بخشيده شده است؟ آيا آمريکا حاضر است يک ايالت خود را به اسرائيل بدهد؟ خوب فلسطينيها چرا بايد اين کار را بکنند؟ بنابراين بايد براي رفع اين موضوع تفکرات خود را کنار هم بگذاريم.
فارس)نظر شما در مورد برنامه صلحآميز هستهاي ايران چيست؟
فکر ميکنم اين بسيار خوب است، حتما بايد انجام گيرد و حتما بايد انجام ميگرفته. همانطور که ژاپن آن را دارد چرا ايران بايد از آن محروم باشد؟ من با کساني که به اين برنامه «نه» ميگويند، مخالفم.
فارس) بنابراين به نظر شما چرا ايران تحريم شده است؟
سؤال بسيار خوبي پرسيديد. تحريمها به اين دليل وضع شده که ايران در حال تبديل شدن به يک قدرت جهاني است. ما يک جهان تک قطبي داريم، اما بايد يک توازن قوا شکل بگيرد و ايران يکي از کشورهايي است که به دنبال خلق اين توازن است. پس طبيعي است که در معرض تهديداتي قرار بگيرد و اين کاري است که آمريکا انجام ميدهد. ببينيد آمريکا منطقه و گسترهاي را در اختيار و تحت نفوذ دارد، اما حالا ميبينيد کسي بالا ميآيد و وارد اين منطقه ميشود. فکر ميکنم اين موضوع ربطي به اسلامي بودن ايران نداشته باشد، بلکه حقيقت اين است که ايران در حال تغيير توازن است و موضوع اصلي اين است که شما به ترکيه چين و روسيه پيوستهايد. اين مسيري است که شما در حال طي کردن آن هستيد.